حسود
شما ممکن است ګلی را زیر پا لګد مال
کنید ، اما محال است بتوانید عطر آنرا
در فضا محو سازید . ( ولتر )
هیچکس ایمن ز کین حسود نشد
هیچ انسان درستی ، صاحب مالی نشد
همه ګویند که بهتر شود فردای این جهان
من در تعجب ام ، جهان ما بدتر شد و بهتر نشد
کجاست کسی ، با دلبری یا آشنا در پایان عمر
که جسم اش در دو متر خاک قبرستان ، بستر نشد
در به روی آشنا ، هرګز کسی ننمود باز
بی خبر از درد دوست ، هرګز کسی شیدا نشد
کس تسلی دل پُر درد من ، هرګز نداد
هیچکس حالم نپرسید و با من همدرد نشد
من هزاران بار کوشیدم در این شهر غریب
چونکه درها را به رویم بسته دیدم ، حاشا نشد
احمد معطری